دلم می خواهد دفتر مشقم را باره کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را
می خواهم خط خطی کنم تمام اون روزهایی را که دلم را شکستند و دل شکستم . . .
دلم میخواهد سیاه کنم تمام روزهایی را که نبودی . . .
دلم میخواهد . . .
هر که گفته فراموش میشود دروغ گفته است . . .
بهانه آورده است تا شاید خودش را دلداری دهد. . .
فراموش نمیشود . . . تا ابد می ماند قصه ی دلدادگی و عاشقی . . .
حتی اگه متنفر باشی . . . دور شوی . . .سایه اش را با تیر بزنی . . .
باز هم هست . . .
باز هم یک چیزی . . . یک جایی . . .تو را می برد به خاطرات خوب . . .
من مورچه را مسخره میکردم که سالها عاشقه یک تفاله چای بود . . .
خودم را فراموش کردم که زمانی عاشق یک اشغال بودم که فکر میکردم آدمه
یه وقتایی باید رفت . . .اونم با پای خودت . . .
باید جاتو توی زندگیه بعضی ها خالی کنی . . .
درسته توی شلوغی هاشون متوجه نمیشن . . .
اما بدون یه روزی یه جایی بدجور یادت میفتن
اونوقت دیگه خیلی دیر شده
برای کسی که میرود حتی دست هم تکان نمیردم . . .
بدرقه آدمها را مغرور تر میکند . . .
هر که ماند جایش روی سرم . . .هر که هم رفت بسلامت
عشقه من . . .
از سرد بودنم گلایه نکن . . .
سرد شده ام تا در کنارم نسوزی . . .
آشپزی ام خوب نیست ؛ اشک پشت پا بریزم برایت ؟
سلام به همه
خوبین خوشین سلومتیییییییین ؟؟؟
خدا رو شکر
میخواستم یه چت رومی رو بهتون معرفی کنم که حتما باید برید خیلی جایه توپیه
عالیه اصن ........
اینم ادرسش اگه رفتین خبر کنید تا ناظر بشین
http://farsichat.khalezanak.com
همین که یک نفر از دور ، لباسش رنگ تو باشه
همین که تو مسیر من ، یه گلفروشی پیدا شه
بازم یاد تو می افـــــــتم
همین که عصر یک جمعه ، آدم تو خونه تنها شه
همین که یک نفر اسمش شبیه اسم تو باشه
بازم یاد تو می افـــــــتم
با آهنگی که دوست داشتی، تموم کافه ها بازن
تموم شهر همدستن منو یاد تو بندازن
تو نیستی سرد و یخ بندون
تموم فصلا پاییزه
گذشتن از تو واسه من ، گذشتن از همه چیزه
همین که عکس تنهایی کنار دریا میگیرم
بدون شب بخیر تو به خواب گریه ها میرم
بازم یاد تو می افـــــــتم
با هر بارون با هر برفی، که میشینه رو این کاجا
میرم هرجایی تو این شهر ، میرم هرجایی تو دنیا
بازم یاد تو می افـــــــتم
یه وقتایی همه چی هست ، ولی اونی که باید نیست
دوبار ترکم کن ، مردن به این آسونیا هم نیست
بـی تـــو ،
حـتّــــی بـــاران هــــــم
بــــــوی ِ تشنـــــگی می دهـــــــد ...
ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻋﺸﻖ
ﺍﺳﻢ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﻭﺝ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩﻧﺶ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ
به ادامه ی مطلب بروید